گزارش صدودهمین پاتوق فیلم کوتاه اصفهان
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
زمان تقریبی مطالعه
به گزارش خبرگزاری گنبدفیروزه، صدودهمین جلسهی پاتوق فیلم کوتاه اصفهان با حضور محمد جواد فراهانی کارشناس مهمان و کارشناس برنامه احسان امینی با محوریت«فرم و حس در فیلم کوتاه» در سالن شماره شش پردیس سینمایی سیتیسنتر برگزار شد. در این جلسه از پاتوق فیلمکوتاه اصفهان سه فیلم « رو به شب» ساختهي سعید کشاورز، «گربه […]
به گزارش خبرگزاری گنبدفیروزه، صدودهمین جلسهی پاتوق فیلم کوتاه اصفهان با حضور محمد جواد فراهانی کارشناس مهمان و کارشناس برنامه احسان امینی با محوریت«فرم و حس در فیلم کوتاه» در سالن شماره شش پردیس سینمایی سیتیسنتر برگزار شد. در این جلسه از پاتوق فیلمکوتاه اصفهان سه فیلم « رو به شب» ساختهي سعید کشاورز، «گربه ماهی» ساختهی امیرحسین مهماندوست، و«شهیه» ساختهی پویا سعیدی به نمایش در آمده و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه محمدجواد فراهانی دربارهی فرم در فیلم کوتاه گفت« زمانی که ما دربارهي تکنیک در یک فیلم صحبت میکنیم، تکنیک به معنای فرم نیست. فرم درجهای از اثر است که این اثر با توجه به تکنیک و با توجه به تجربهی زیستی کارگردان سبب رساندن اثر به این درجه میشوند. بنابراین اگر بخواهیم بگوییم محتوا از فرم جدا است یک بحث کاملا اشتباه است. به همان میزان که فرم در فیلم متحقق شود، ما با محتوا رو به رو هستیم. در فیلم کوتاه خاص کرد یک اثر نسبت به فیلم بلند کمتر بود، ممکن است این منحصر به فردی در یک زمان کوتاه و یا در یک صحنه اتفاق بیافتد. پس به همین دلیل است که فیلمساز نیازمند تبحر و تجربهی زیستی بسیاری برای منحصر به فرد کردن اثر خود است»
واقعیت در سینمای کوتاه و بلند:
احسان امینی کارشناس صدودهمین پاتوق فیلم کوتاه اصفهان دربارهی واقعیت در سینما گفت: ما در سینمای ایران واقعیت را به درستی و نسبت واقعیت در سینمارا درک نکردهایم و این برمیگردد به تاریخ سینمای ما، اما اتفاقی که می افتد این است که ما یا یک واقعیت را خیلی اصرار میورزیم که بگوییم این واقعیت است و این را به شکل خندهداری بازسازی میکنیم و ادعا میکنیم این واقعیت است. سینما واقعیت است یا بازنمایی واقعیت!؟ این همان نکتهای است ک به ما نشان میدهد ما چقدر در درون یک مت یک واقعیت بیرونی را میتوانیم قابل پذیرش کنیم به عنوان یک واقعیت سینمایی، و تعدادی هستند که فیلممیسازند و فیلم خود را سنجاق می کنند به واقعیت بیرونی! اساسا چیزی که فیلمساز باید به من مخاطب به وسیلهی سینما نشان بدهد لایهای است که من نمی توانم ببینم. وجهیپنهان یا نمای دیگری از واقعیت است که باید نشان داده است.
محمدجواد فراهانی در تکمیل مبحث «واقعیت در سینما» ادامه داد:
ما واقعیت را در جهان بیرون میبینم و زندگی عادی ما هست! لوکاس یک صحبت دقیقی دربارهی این مبحث دارد. او میگوید: « ما واقعیت را از بیرون میگیرم و با وساطت امرانسانی (تخیل یا امری که باعث نگاه ما میشود) ترکیب این دو میشود تصویر سینمایی. چقدر مهم است که ما تصویری که از واقعیت را میبینیم میتوانیم معنا ببخشیم و ببریم به سمت خاص بودن.
رو به شب، گزارش اطلاعات یا فیلم کوتاه؟
محمدجواد فراهانی کارشناس مهمان ۱۱۰ پاتوق فیلم کوتاه اصفهان دربارهی فیلم رو به شب بیان کرد:
فیلمنامه زمانی که شروع میشود با نقص دراماتیک همراه است. پزشکی که در پزشکقانونی کار میکند با دخترعموی خود رو به رو میشود و مسئله سر این است که حالا برود به پرسش بنیادین برسد که چرا دختر عموش خودکشی کرده است؟! در فیلم هیچارتباطی دیده نمیشود که برای دکتر مرگ دختر عمو مسئله است! فیلمساز برای ساخت و نشان دادن رابطه و علت امر عام به امر خاص در فیلم رو به شب دچار مشکل است و میتوان گفت به طور کلی اتفاق نیفتاده است. یعنی مخاطب تنها با یک وویس متوجه میشود که بله ممکن است چیزی بین دکتر و دختر عمویش بوده باشد. مشکل در فیلم رو به شب همین است که نمیتواند اطلاعات را درامایزه کند و تبدیل به احساسات کند. مخاطب صرفا با یک اطلاعات گزارشی رو به رو است. خب در ای موقعیت مخاطب ترجیح میدهد کتاب بخواند تا اینکه بخواهد فیلم ببیند. مشکل اساسی دیگر در این فیلم گره گشاییاست که به درستی و خوبی صورت نگرفته است.
احسان امینی دربارهی فیلم رو به شب گفت:
این نوع فیلمها نمونه فیلمهایی با عوامل حرفهای برای فیلمهای بلند است. حادثه چند بار میتواند در فیلم کوتاه اتفاق بیافتد؟ اولین نکته این است که چرایی بسیاری را برای مخاطب به وجود می آورد. هر فیلم بر اساس قواعد خود بازخوانی کنیم به ما جواب خوبی میدهد و میگوید چطور من را نگاه کن. فیلم رو به شب میگوید که یک شخصیت بر اساس یک حادثه قرار است گذشتهای را بررسی کند. مواجهی پسر عمو و دختر عمو مجهول است! فیلم واقعگراست و دارد دربارهی روابط آدم ها صحبت میکند. اما در بیان مسئله دچار مشکل است. کارگردان در طراحی سکانس دچار مشکل است. فیلم کوتاه فیلم تجربه کردن است و اصرار ما برای اشتباه کردن خود یک مسئله است!
احسان امینی در پی فیلمکوتاه دربارهی محوریت کودکان در فیلم کوتاه و انعکاس آن به صورت جهانی افزود:
در چندسال اخیر فیلمهایی با محوریت کودکان ساخته شده و خب به جشنوارههای زیادی راه پیدا کرده است. در فیلم رو به شب هم حضور کودک را من درک نکردم.
ساخت شخصیت در فیلم کوتاه و زیبایی شناسی آن:
در پی صحبت یکی از تماشاچیان دربارهی شخصیت پردازی در فیلم کوتاه و پیش بردن آن در زمان فیلم کوتاه محمدجواد فراهانی پاسخ داد:
بحث ساخت شخصیت به این شکل است که باید بسیار از رویدادها تأثیر بپذیرد. رویدادهای داستان، عناصری که در پیرنگ هست و شخصیتپردازی رابطهی مستقیم و در هم تنیدهای دارند. کنشهای شخصیت باید هم در راستای رویداد باشد و هم رویداد را پیش براند. خیلی از فیلمها اطلاعاتی در شخصیت پردازی میدهند که هیچ تأثیری در فیلم ندارد.
احسان امینی با اشاره به ساختار فیلم کوتاه و تفاوت آن با فیلم بلند در بحث شخصیت پردازی افزود:
شخصیتپردازی بسیار برمی گردد به ایدهی ما که میتواند از تجربهی زیستن، کتاب ها و پژوهشها باشد. ایده باید در یک ساختار زمانی و مکانی با یک یا چندکاراکتر که پیشنهاد میشود در فیلم کوتاه یک کاراکتر مرکزی باشد، این ایده را باید در یک ساختار زمانمند و مکانمند تعریف کنم. حال اینکه من به عنوان یک فیلمساز چقدر میتوانم به آن شخصیت بپردازم به رویکرد من بستگی دارد. در فیلمنامهی« رو به شب باید هر متنی را با خودش بررسی کنیم. آیا ما همگی باور کرده ایم کاراکتر دکتر را؟ کاراکتر ها مسئلهاشان این است که چه نیازی دارند و براساس آن چه خواستهای انجام میدهند. شخصیت پردازی با داستانپردازی باید همسو باشد و ایدهناظر باید به خلق کاراکتر برسد تا یک سری انگیزهها و نیاز هارا در کاراکتر به وجود آورد تا کنش های شخصیت قابل درک باشد. ساختار موجود است اما اینکه شخصیتپردازی تا به چه حد باشد برمیگردد به ایدهی ناظر و کنشهایی که به دنبال آن میآید. ما در دوران فقدان ایده به سر میبریم. نمیتوانیم یک موقعیت خاص و یک کاراکتر خاص طراحی کنیم.
در پایان صدودهمین پاتوق فیلم کوتاه اصفهان، احسان امینی همراه با محمد جواد فراهانی و حاضرین در سالن به نقد و بررسی فیلم شیهه پرداختند:
یکی از نکات مهم درباره فیلم شییه این است که توانستهاست یک تقارن بین شخصیتهای خود برقرار کند و این تقارن چه از منظر شخضیتپردازی و چه از منظر ایدههای واژگانی توانسته تقارن هارا شکل دهد. در فیلم شیهه فیلمساز تقارنی از خانواده های از هم پاشیده را در کنارم می گذارد تا فرم را بسازد و از نظر من تا حدودی موفق بوده تا برای مخاطب باورپذیر باشد. چیدمان پایان از نظر من تاحدی رو و مشهود است، یعنی مسئلهی اخلاقی را بیش از اندازه دارد به رخ شخصیت خود میکشد. با این وجود فیلمساز موفق است در فیلم اول خود جهانی را برای مخاطبش شکل دهد که آن را بپذیرد. ساختار ساختمانها و وقعیتها به من ایدههایی میدهد که من میتوانم مانند پازل آنهارا کناریک دیگر قراردهم و بپذیرم.
محمدجواد فراهانی دربارهی فیلم شیهه بیان کرد:
شیهه در این باکس بهترین فیلم بود. فیلم شییه مورد مناسبی برای بیان تفاوت فرم و تکنیک است. فیلمنامهی فیلم شیهه نشان میدهد که نویسنده فیلمنامه نویس است و تکنیک فیلمنامه را به خوبی میداند. در زمینهی کارگردانی خیلی گذشت زمان با فوکوس روی خانه و نقاشی و چرخش دوربین را میتوان یک امر تکنیکی خوب دانست که نشان دهندهی گذشت زمان است. اصل غافلگیری در داستان یکی از مهمترین عنصر های این فیلمنامه است، در پایان زمانی که ما میبینم پسر بچه چطور با ذهن خودش با مسئله انداختن مواجه میشود. متوجه میشویم که چرا در ابتدا فیلم بر روی ارتفاع ساختمان تاکید دارد. مشکل من با فیلم در اینجاست که ایدهی شیهه در فیلم دراماتیزه نمیشود!
آرشیو
دیدگاهتان را بنویسید