چند استراتژی برای مارکتینگ، کاربردی و مؤثر

۰۴ اسفند ۱۴۰۰

زمان تقریبی مطالعه


استراتژی مارکتینگ، مجموع استراتژی‌های یک تجارت برای معرفی محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه است. استراتژی‌های زیادی وجود دارد که بر اساس نیازها، اهداف و ویژگی‌های هر محصول متفاوت است. برخی از این استراتژی‌ها قدیمی بوده و پیش‌تر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته است و برخی دیگر نیز کاملاً جدید و خلاقانه است. این استراتژی‌ها […]


استراتژی مارکتینگ، مجموع استراتژی‌های یک تجارت برای معرفی محصولات و خدمات به مشتریان بالقوه است. استراتژی‌های زیادی وجود دارد که بر اساس نیازها، اهداف و ویژگی‌های هر محصول متفاوت است. برخی از این استراتژی‌ها قدیمی بوده و پیش‌تر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفته است و برخی دیگر نیز کاملاً جدید و خلاقانه است. این استراتژی‌ها باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که در جهت نیاز شرکت باشند.

طراحی استراتژی صحیح

آمارها نشان می‌دهند که در بیشتر موارد شکست یا موفقیت یک شرکت به‌طور مستقیم ناشی از استراتژی مارکتینگ است. پس برگزیدن استراتژی منطقی و دقیق بر اساس نیازمندی‌های شرکت امری ضروری است و باید موارد زیر در نظر گرفته شود:

۱- شناخت مخاطبان هدف

اولین مرحله در تصمیم‌گیری مربوط به شناخت مخاطبان است. به‌عنوان‌مثال برای یک بازی ویدیویی باید به سؤالاتی مانند این بازی برای چه گروه سنی مناسب است؟ بیشتر مخاطبان آن پسران هستند یا دختران؟ و… پاسخ داده شود.

روانشناسی مصرف‌کننده

روانشناسی مصرف‌کننده در ارتباط با نحوه فکر کردن، اعتقادات، احساسات و ادراکات انسان در ارتباط با چگونگی خرید یک محصول توسط افراد است.

انتخاب استراتژی مارکتینگ کاربردی

انتخاب یک استراتژی مارکتینگ بر اساس اطلاعات به دست آمده از مراحل پیشین قدم بعدی است. بهترین استراتژی مؤثرترین آن‌ها است.

بررسی استراتژی انتخاب‌شده

مرحله نهایی بررسی استراتژی و تصمیم در مورد درست یا اشتباه بودن آن است.

۵ استراتژی مارکتینگ کاربردی

همان‌گونه که پیش‌تر نیز اشاره شد استراتژی‌های زیادی برای مارکتینگ وجود دارد که در اینجا کاربردی‌ترین‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۱- مارکتینگ مخفی

انواع بیشتر مارکتینگ به‌صورت مستقیم هستند مثلاً با تبلیغات یک محصول سعی در متقاعد کردن افراد برای خرید آن را دارند. گاهی این استراتژی‌ها می‌توانند به‌صورت معکوس عمل کنند و به‌جای جذب و هدایت مشتری برای خرید باعث ایجاد حس دافعه نسبت به آن محصول یا برند شوند. در استراتژی مارکتینگ مخفی محصولی در میان افراد تبلیغ می‌شود بدون آنکه آن‌ها متوجه مارکتینگ شوند. هدف اصلی در این نوع مارکتینگ فروش فوری نیست بلکه ایجاد حس هیجان و علاقه از طرف مشتری‌ها و ایجاد آمادگی برای تبلیغات مستقیم در آینده است.

مارکتینگ مخفی بیشتر برای کمپانی‌های بزرگ کاربرد دارد. مؤثر بودن این استراتژی به‌ندرت قابل‌اندازه‌گیری است. به‌هرحال هر شرکت یا کسب و کاری که قصد به‌کارگیری این استراتژی را دارد باید نسبت به واکنش‌های مخاطبان خود، آگاه باشد.

۲- مارکتینگ فصلی

دیگر استراتژی مارکتینگ کاربردی، مارکتینگ فصلی است. این استراتژی دقیقاً شبیه به نام اش است. در این نوع مارکتینگ رویدادها و مناسبت‌های مختلف در فصل‌های مختلف بررسی و بر اساس آن کمپین‌هایی زده می‌شود. در مارکتینگ فصلی، هدف ایجاد و افزایش فروش در یک بازه‌ی زمانی مشخص است. جالب است بدانید بسیاری از کسب و کارها در این کمپین‌ها فروش حداکثری دارند.

 ۳- مارکتینگ رابطه‌ای

در این روش بیشتر تمرکز بروی مشتری‌هایی است که به نام مشتری‌های سودآور شناخته می‌شوند و قرار است رابطه‌ای بلندمدت با آن‌ها برقرار کرده و در جهت راضی نگه‌داشتنشان تلاش ‌کنند. هیچ‌گاه همه مشتری‌های یک  کسب و کار نمی‌تواند کاملاً راضی باشند. رضایت همه ممکن است باعث از دست رفتن مشتری‌های واقعی و اصلی نیز شود. مشتری‌های سودآور، مشتری‌هایی هستند که در طول زمان و نه در یک معامله خاص سودآوری برای شرکت داشته‌اند. بخش اصلی در مارکتینگ رابطه‌ای، شناخت مشتری‌های سودآور و سپس برقراری ارتباط با آن‌هاست.

۴- مارکتینگ برونگرا و درون‌گرا

در این استراتژی گفتگو با مشتری همواره به درخواست کسب و کار یا تجارت انجام می‌شود. مارکتینگ برونگرا از نوع مارکتینگ سنتی به‌حساب می‌آید که با روش‌های مختلف به دنبال مشتریان رفته، به آن‌ها پیام می‌دهند و یا تلفن می‌کنند و از آن‌ها می‌خواهند که محصولاتشان را خریداری نمایند. در مقابل آن مارکتینگ درون‌گرا قرار دارد که مشتری بالقوه خود به سمت محصولات می‌آید. این نوع بازاریابی زمانی شکل گرفت که اینترنت متولد شد و مردم با جست‌وجو در وب‌سایت‌ها به دنبال نیاز خود گشتند. پس استراتژی مارکتینگ درون‌گرا بسیار جدیدتر از نوع برونگرا است.

البته باید توجه داشته باشید که به‌طور صریح و دقیق نمی‌توان گفت کدام‌یک از آن‌ها در رتبه‌ی بالاتری قرار دارد. به نظر می‌رسد در یک استراتژی خوب هر دو نوع برونگرا و درون‌گرا باید به کار گرفته شود. مهم‌ترین مزیت مارکتینگ برونگرا شناخته شدن در مدت‌زمان کوتاهی است.

۵- مارکتینگ جستجو

با قدرت گرفتن اینترنت و حضور تعداد زیادی از کسب وکارها به‌صورت وب‌سایت این نوع استراتژی شکل گرفت. در دنیای امروزی هر فردی که سؤالی بی‌جواب داشته باشد از طریق موتورهای جستجو قادر به یافتن آن است. برخی افراد هنوز درک درستی از این استراتژی نداشته و گوگل را فقط یک موتور جستجوی ساده می‌دانند. این نوع بازاریابی فرآیند استفاده از موتورهای جستجو و ابزارهای جانبی آن به‌منظور کسب رتبه بهتر، افزایش بازدید از سایت و به دنبال آن فروش و سودآوری است.

در پایان

استراتژی‌های بسیار متنوعی برای مارکتینگ وجود دارد که برای هر کسب و کار مسلماً نمی‌توان از همه آن‌ها بهره برد. یک استراتژی درست باید نتیجه خوبی نیز داشته باشد. در غیر این صورت باید استراتژی دیگری را مورد آزمون قرار داد! البته هر گونه تغییر در استراتژی نیازمند صرف وقت و هزینه است پس باید در انتخاب دقت کرد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *